مدت زمان زیادی نبود که در انتهای زعفرانیه ساکن شده بودیم. من سیزده ساله و دانشآموز مدرسه راهنمایی بودم، قرار بود شنبه 19بهمن امتحان فیزیک بدهم لذا تصمیم گرفتم صبح زودتر بیدار شوم تا مرور نهایی درسم را بکنم.
ساعتم را روی 5.5 صبح تنظیم کردم خوابیدم اما حوالی ساعت 5 صبح بر اثر صدای انفجار و رگبار از خواب پریدم....ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر